qahva.blogfa.com

zewari.persianblog.ir

پوچ - سرانجام باران...

http://zewari.persianblog.ir/post/47

سلام به همه عزیزان دلم. با آنکه هیچ است شما چتیاتش بخوانید. عابرین جملگی خسته است درین پس کوچه. راه برعاشقی بسته است درین پس کوچه. سالها طفلکی بیچاره ومادرمرده. پی نانی که نشسته است درین پس کوچه. زندگی معنی یک دشت ویک پس کوچه. گلی یکروز نرسته است درین پس کوچه. فصل هایش همه جلغوزه ی پوچ. گفت هر کس.که شکسته است درین پس کوچه. خاک زد چشم مرا دوش گذشتم از ره. آه ابلیسی نشسته است درین پس کوچه. دل عاشق که دل سنگ نبود. زیرساطور شکسته است درین پس کوچه. پ ن١ پس کوچه نماد از گذران روز های من وتوست که میپذیریم.

zewari.persianblog.ir

خالی ترین - سرانجام باران...

http://zewari.persianblog.ir/post/69

سلام به دوستان وعابرین این جاده ی کهنه. بیا تمام کن تمامی احساس خالی را. سرود سرد وتلخی ایام لا ابالی را. بیا برای دوبیتی ،غزل وشعر سپید. هزار مرتبه جاری کنیم حس عالی را. واز نجابت باران عشق استفاده کنیم. ترا برای خدا بس کن ایده آلی را. بیا حکایت خورشید با تو می آید. تمام کن شب تنهایی و ذغالی را. بیا که دختر همسایه مان شوی مهتاب! شروع کنیم غزل را وشعر و عشق پالی را. کوچه ی بن بست. درکنار همین جهان بزرگ. سرزمین مجازی ادبیات واندیشه (دانوش). حاشیه ی دونفری داریوش عزیز. خط خطی های گاه وبی گاه لیلی.

zewari.persianblog.ir

یک جا بودیم - سرانجام باران...

http://zewari.persianblog.ir/post/66

سلام به دوستان عزیز وگلم نهایت معذورم از دوری اما فکر نکنم این معذوری هم دلیلی باشد برای آنکه . بهر صورت شما از تمام شما از تمام دستان عزیز صمیمانه ممنونم از آمدنشان وآمدن تان که ذره نوازی نمودید برای پاسداری از بزرگی شما همه شما تازه سروده ی برای شما تقدیم. چشمت آینه ترین شهر خدا دادی بود. دیدنت وسوسه و دلهره و شادی بود. وقت عطر گل پودینه شدی مست شدم. تا تو بر شهر رسیدی چقه بر بادی بود. کاش یکروز تو باشی و من و هر چه که هست. لا اقل خوردن یک قهوه. آزادی بود. یا همو وقت که بی غم همه سو میرفتیم.

zewari.persianblog.ir

غزل - سرانجام باران...

http://zewari.persianblog.ir/post/76

در تمام سفر تو فرد شدی. ، نکند درد مشترک داری. مرد تنهای بی سروپای . برتن خویش هم تو شک داری. آسمان در کنارت آبی است ، نبض عاشق نمی تپد بی تو. مثل یک سیب سرخ افتاده در دلم هستی و ترک داری. فکر کن دختر خیا لاتم مثل گنجشک های سرگردان. می پری دور از زمینی من! سعی بیهوده در فلک داری. یاد گار من آخرین چتری که تو در کوچه ها به سر کردی. من خیابان عشوه های توام، لیک دیوانه کی درک داری؟ در لبان توطعم دریا را، باز در گوش ماهیان گفتم. زخم های دلم دوا شده اند، فکر پاشیدن نمک داری. کوچه ی بن بست. درکنار همین جهان بزرگ.

zewari.persianblog.ir

کوچه ی بن بست - سرانجام باران...

http://zewari.persianblog.ir/post/82

کوچه ی بن بست. سری به کوچه ی بن بست می زدی می شد. به شانه های کسی دست می زدی می شد. درون می-کده می آمدی شب تنها. شراب با من سر مست می زدی می شد. به دست های تو زندان شدم نه فمیدی. به خنده های تو گریان شدم نه فهمیدی. به دست هام که پیوسته ازتو لرزان، نه. به بوسه های تو در سایه ی درختان، نه. ترا کجا به کدام آسمان مرور کنم. وخاطرات تنت را چه گفته گور کنم. شبیه ماه تمام که پشت پنجره مرد. صدای خسته ی شاعر درون حنجره مرد. مرا به کفر کشیدی که عاشقت باشم. چقدر زجر کشیدم که لایقت باشم. مجاز نیست بدون صدایت آهنگم.

zewari.persianblog.ir

توهستی... - سرانجام باران...

http://zewari.persianblog.ir/post/48

سلام بعد یک عمر .مبارک عید همه. وهمچنان این ویبلاگ تازه شروع کرده که بنویسد. Http:/ fbarzgar.blogfa.com. وقتی غروب میشود آینه میشوی. یک سر تمام عشق و آدینه میشوی. می آیی ماه از پس ناجوی کوچه مان. یک دختر شریف. وبی کینه میشوی. از چشمهات پست مدرنسم که میوزد. شعر سپید واژه ی دیرینه میشوی. شعری به وسعت همه رؤیا ی شاعران. فصل بهار میشوی سبزینه میشوی. یعنی که باز میروی تا آخر دلم. بازار رنگ می شکنی خینه میشوی*. نمیدانم چگونه است هرچه باداباد . کوچه ی بن بست. درکنار همین جهان بزرگ. حاشیه ی دونفری داریوش عزیز.

zewari.persianblog.ir

انار - سرانجام باران...

http://zewari.persianblog.ir/post/75

می شود دست های ولگردم، باز گیسوی تو بهانه کند. باز گیسوی بس پریشانت، تا سحر شانه شانه شانه کند. مثل موجی هنوز مغرورم ، ساحلی و هنوز آرامی. باز سربر کدام سنگ زنم، تا هوای توعاشقانه کند. می شود دست های زیبایت فکر افسانه های من باشد؟ وانار دل مرا یک روز بنشیند ودانه دانه کند. باید عشق آتشی کند روشن ازمن ولحظه های تنهایی. بعد خاکستر زبانم را مثل منصور در ترانه کند. من کنار تمام رویا ها می نویسم، بهار بود وگذشت. تاکه فصل بلند گیسویت درخزان من آشیانه کند. کوچه ی بن بست. درکنار همین جهان بزرگ. قالب های سه ستونه.

zewari.persianblog.ir

مولود هستی - سرانجام باران...

http://zewari.persianblog.ir/post/64

به مناسبت بهار همه را دوست دارم وبرای همه سبز می خواهم زندگی را. به کدامین احساس نصیب میشوی. وقتی از انگشتانم هفت میسازم. برای تو دعا میکنم. واز این کهنه خاک. تا آبی ترین آسمان. من به فصل هدایات سبز. گیسوان ترا عابر شدم. تا ازین گونه ایمانم. خدا را دوست شوی. برایم پیام بفرستی . 1587;ه‌شنبه ۱۳۸۸/۱/۱۸ ۱٠:٤٢ ‎ق.ظ زیوری ویژه نظرات . کوچه ی بن بست. درکنار همین جهان بزرگ. سرزمین مجازی ادبیات واندیشه (دانوش). حاشیه ی دونفری داریوش عزیز. خط خطی های گاه وبی گاه لیلی. قالب های سه ستونه. قالب وبلاگ : نایت اسکین.

zewari.persianblog.ir

آوای بی مورد - سرانجام باران...

http://zewari.persianblog.ir/post/74

نشسته در پی یک انتظار کافی نیست. برای ما شدن اینجا شعار کافی نیست. به خانه بودن و با گریه های تنهای. وبغض چتر شکسته ، قرار کافی نیست. مسافران همین ایستگاهی بی مورد! سکوت ممتد و بی اضطرار، کافی نیست. کسی دو باره که از ما نمی شود بر گرد! ازین قرار مرو زیر بار ، کافی نیست. بیا که چشم همه پر به راه آمدنت. تما م فصل بیا! یک بهار کافی نیست. بخوان سرود از آن دست شعر های سپید. ببر مرا به عطش .این خمار کافی نیست. کوچه ی بن بست. درکنار همین جهان بزرگ. سرزمین مجازی ادبیات واندیشه (دانوش). حاشیه ی دونفری داریوش عزیز.