1-5-forever.blogfa.com

reminders.blogfa.com

دفترچه خاطرات

http://www.reminders.blogfa.com/1391/10

قبل دفترچه خاطرات بود ، الان اسمشو چی میزاری؟ خیلی سخته ب خدا! خیلی سخته ب خدا! سخته تحمل این همه چیز! دیگه از دسته این وب هم خسته شدم! تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۱/۱۰/۲۸ساعت 21 نويسنده hedie. دوستان همه یک دو سه! اقا اصلا عالی بود! فقط یکی باید از ما فیلم میگرفت! در حال طراحی حرکات بعدی هستم! فردا دوازده نفری اجرا میکنیم! ولی خدایی خیلی باحال شده بودا! ی سوژه خیلی باحال داشتیم! وقتی من واس اولین بار رقص پا رو جلو سوگند اینا رفتم سوگند هی گفت ی بار دیگه هم برو! بعد گفت : خو اخه خوشم میاد یکی ک تپله میرقصه! واقعا ه...

reminders.blogfa.com

دفترچه خاطرات

http://www.reminders.blogfa.com/1391/08

قبل دفترچه خاطرات بود ، الان اسمشو چی میزاری؟ يك نمونه از دعا هاي هر شب من. تو را به خاطر چيز هايي كه ندادي،دادي پس گرفتي ، ندادي پس گرفتي ، ميدي پس ميگيري ، نميدي ، ميگي ميدي ، مي خاي بدي پس بگيري ، مي خاي بدي ولي نميدي ، ميگم بده نميدي ،اگه بدي پس ميگيري ، شايد هيچ وقت ندي ، دادي مي خاي پس بگيري ، ندادي مي خاي پس بگيري ، نخواهي داد و دادي داري پس ميگيري شكر ميكنم. بچه كه بودم شب هاي زيادي از خدا خواستم به من دوچرخه بده ، اخر رفتم يكي دزديدم حالا هر شب از خدا مي خام منو ببخشه ( نويسنده : نا مشخص ).

reminders.blogfa.com

دفترچه خاطرات

http://www.reminders.blogfa.com/1392/02

قبل دفترچه خاطرات بود ، الان اسمشو چی میزاری؟ ساعتو عشق ئه :). بچه ها یادتونه پارسال ساعتمو خریده بودم؟ خو یادتونه دیگ :). الان یه سال و یه ماه و 4 روزشه : 8- :). یه سال و یه ماه و 4 روز که من شبانه روز این ساعت تو دستم بوده :). ب جز چن روز و البته مواقعی که میرم حموم :-". پر از خاطره اس . پر . همیشه کنارم بوده . حتی موقع خواب ! یادتونه اون اولا که ساعتمو گرفته بودم دستمو اونوری میاوردم بالا؟ اختلاف رنگ پوست من و هستی :). تاريخ دوشنبه ۱۳۹۲/۰۲/۱۶ساعت 16 نويسنده hedie. و آفتابی که طلوع کرد . خو منم ک میخام...

reminders.blogfa.com

دفترچه خاطرات

http://www.reminders.blogfa.com/1391/12

قبل دفترچه خاطرات بود ، الان اسمشو چی میزاری؟ عيد عيد . عيد. عيد همه مبارك :)*. ي جمله معروف هس ك ميگه : دنيا را برايت شاد شاد و شادي را برايت دنيا دنيا ارزو ميكنم :). اين جمله ب خاطر اين معروفه ك هر سال يك نفر همينو واس تبريك عيد بهم اس ميده دقيقا سه ساله يكي از دوستام اينو بهم ميده :). باز هم ميگم سال 91 ي ساله خيلي خيلي بد بود . همه دعا كنيم سال 92 اين جورى نباشه لطفا :). تاريخ چهارشنبه ۱۳۹۱/۱۲/۳۰ساعت 13 نويسنده hedie. بیایید دل هایمان را خانه تکانی کنیم 8-. اما ایا به دنبال نو کردن دل هایمان هم هستیم؟

reminders.blogfa.com

دفترچه خاطرات

http://www.reminders.blogfa.com/1392/01

قبل دفترچه خاطرات بود ، الان اسمشو چی میزاری؟ اونجا جایی ئه که همه ارزو ها به حقیقت تبدیل میشه . پشته اون ابشار بلند . جایی که دور دور و دور تر از دست رس خطاب میشه . کنار اون جنگل بزرگ . همون جا که باید واس رسیدن بهش از شهر ها و روستا های زیادی رد بشی . اونجا یی که پشته ی رودخونه پنهان شده . همون جایی که سالهاست میخام برم . همون جا که از ادما دورم . از "ادما" . همون جا که میتونم چشامو رو هم بزارم . دستامو باز کنم . و خودمو به باد بسپرم کنم . اونجا رو میخام واقعن . میرسم بهش ی روزی . بدون "شما". و حتی ما ...

reminders.blogfa.com

دفترچه خاطرات - ساعتو عشق ئه :))

http://www.reminders.blogfa.com/post/82

قبل دفترچه خاطرات بود ، الان اسمشو چی میزاری؟ ساعتو عشق ئه :). بچه ها یادتونه پارسال ساعتمو خریده بودم؟ خو یادتونه دیگ :). الان یه سال و یه ماه و 4 روزشه : 8- :). یه سال و یه ماه و 4 روز که من شبانه روز این ساعت تو دستم بوده :). ب جز چن روز و البته مواقعی که میرم حموم :-". پر از خاطره اس . پر . همیشه کنارم بوده . حتی موقع خواب ! یادتونه اون اولا که ساعتمو گرفته بودم دستمو اونوری میاوردم بالا؟ اختلاف رنگ پوست من و هستی :). تاريخ دوشنبه ۱۳۹۲/۰۲/۱۶ساعت 16 نويسنده hedie. مینویسم که یادم نره :). نیکایین ....

reminders.blogfa.com

دفترچه خاطرات

http://www.reminders.blogfa.com/author/hedie

قبل دفترچه خاطرات بود ، الان اسمشو چی میزاری؟ ساعتو عشق ئه :). بچه ها یادتونه پارسال ساعتمو خریده بودم؟ خو یادتونه دیگ :). الان یه سال و یه ماه و 4 روزشه : 8- :). یه سال و یه ماه و 4 روز که من شبانه روز این ساعت تو دستم بوده :). ب جز چن روز و البته مواقعی که میرم حموم :-". پر از خاطره اس . پر . همیشه کنارم بوده . حتی موقع خواب ! یادتونه اون اولا که ساعتمو گرفته بودم دستمو اونوری میاوردم بالا؟ اختلاف رنگ پوست من و هستی :). تاريخ دوشنبه ۱۳۹۲/۰۲/۱۶ساعت 16 نويسنده hedie. و آفتابی که طلوع کرد . خو منم ک میخام...

reminders.blogfa.com

دفترچه خاطرات

http://www.reminders.blogfa.com/1391/09

قبل دفترچه خاطرات بود ، الان اسمشو چی میزاری؟ الان هر چی فک میکنم نمیدونم چی بنویسم! میخاستم کلی چیزمیز بنویسما ولی نمیدونم چرا همشون یادم رفت! نه اصلا ولش کن! اصلا من اپ نکنم سنگین ترم! ولی بزار این یکی رو بنویسم! وای بچه ها چیزی به اخر دنیا نمونده! من و ایدا و نگار امروز کلی فک کریدم و با این حساب که بشکیده میگه حتی اگر فکر ی کار بدم بکنید حرامه انشاالله در طبقه ی اول جهنم قرار میگیریم! فک کن من حتی بدون در نظر گرفتن حرف بشکیده هم کلی گناه گردم! چه برسه به این یکی! م لم ر که تا بحثش شد گریه افتاد!